این دو متهم چند روز پیش و زمانی دستگیر شدند که برای آخرین بار به یک مؤسسه مالی و اعتباری در شهرری رفته بودند تا به بهانه آشنا شدن با پولهای ایرانی، از آنجا سرقت کنند. آنها که چند ماه قبل هم از یکی دیگر از شعب این مؤسسه سرقت کرده بودند، خبر نداشتند که با ابتکار مدیر مؤسسه، عکسهای آنها در اختیار تمامی کارمندان شعب این مؤسسه قرار گرفته و روی مانیتور رایانه آنها چسبانده شده است. برای همین به محض اینکه وارد شعبه مورد نظر شدند، از سوی کارمندان شناسایی و بعد از قفل شدن درهای مؤسسه، توسط کارمندان و ماموران پلیس دستگیر شدند.
گرچه این دو متهم بعد از دستگیری مدعی شدند که تعداد کمی سرقت مرتکب شدهاند اما با چاپ عکس آنها در روزنامهها، سیل شاکیان از شهرهای مختلف کشور به سمت اداره آگاهی تهران روانه و معلوم شد که متهمان دهها فقره سرقت با این شگرد در سراسر کشور مرتکب شدهاند. سرقتهایی که ارزش آنها تاکنون خیلی بیشتر از 100میلیون تومان برآورد شده است. متهم اصلی این پرونده جوان 24سالهای به اسم حسام است. او مدتی قبل هم به خاطر کف زنی به زندان افتاده بود اما فقط یک شاکی او را شناسایی کرد و وی با جلب رضایت این مرد و تحمل حبس کوتاه مدت، از زندان آزاد شد و فعالیت مجرمانهاش را از سر گرفت. او در گفتوگو با همشهری درخصوص شگردش برای کف زنی میگوید.
- کف زنی را از چه کسی یاد گرفتی؟
از یکی از دوستانم. یک روز به من گفت که میتواند روشی به من آموزش بدهد که با آن به راحتی پولدار شوم. بعد یک دسته اسکناس از جیبش بیرون آورد و جلوی من شروع به شمردن کرد. پولها را به من داد و دست دیگرش را باز کرد. او تعدادی از اسکناسها را هنگام شمردن بدون اینکه من متوجه شوم. در مشت دیگرش مخفی کرده بود، وقتی چند روز تمرین کردم، این شگرد را یاد گرفتم و کارم را شروع کردم.
- از مؤسسهها مالی چطور سرقت میکردید؟
وقتی با همدستم وارد آنجا میشدیم، من انگلیسی حرف میزدم. بعد همه کارمندان باورشان میشد که من و همدستم توریست هستیم. بعد به طرف یکی از گیشهها که کارمند جوان و کم تجربهای پشت آن بود میرفتیم و میگفتیم که میخواهیم با پولهای ایرانی آشنا شویم. با این بهانه، من دسته چک پولها را از کارمند جوان میگرفتم و در حالی که وانمود میکردم دارم آنها را بررسی میکنم، تعدادی از چک پولها را کف زنی میکردم و بعد از مؤسسه خارج میشدیم.
- در جاهای دیگر چطور سرقت میکردید؟
بستگی به محلی داشت که برای سرقت انتخاب میکردیم. اگر سوپرمارکت، پیتزا فروشی یا فروشگاههای دیگر بود به بهانه خریدن نوشیدنی وارد مغازه میشدیم. یک تراول پنجاه تومانی به فروشنده میدادم و با حرف زدن به زبان انگلیسی از او میخواستم باقی پول را اسکناسهای نو و تا نخورده بدهد. او هم هرچه پول در دخلش بود را درمی آورد و شروع به گشتن پولهای نو میکرد. من هم بعد از چند ثانیه به او میگفتم پولها را به من بدهید تا کمکتان کنم. وقتی پولها را میگرفتم، بیآنکه متوجه شود، تعدادی از اسکناسها را با کفزنی سرقت میکردم و باقی پول را برمیگرداندم.
- نمیترسیدی دستگیر شوی؟
مگر میشود کار خلاف انجام بدهی و نترسی که به دام پلیس بیفتی اما فکرش را هم نمیکردم که بعد از کفزنی در مؤسسه مالی، آنها عکس ما را در اختیار همه شعبههای دیگر قرار دهند و به این راحتی دستگیر شویم.